روزانه فقط در تلگرام بیش از ۳میلیون مطلب منتشر میشود. جالب است بدانید در ساعت ۴ صبح که میزان مطالب منتشر شده به کمترین مقدار خود میرسد نیز ۲۵ هزار مطلب نشر مییابد. این میزان تولید محتوا در شبکههای مختلف اجتماعی در طول تاریخ بینظیر و فوقالعاده است و منجر به پدیدۀ جالبی شده: «همۀ ما» راجع به «همهچیز» میدانیم، اما با ویژگیهایی خاص.
کارل تارو ژورنالیست معروف ژاپنی میگوید: هر وقت هر کسی از هر چیزی سخن میگوید، ما وانمود میکنیم که دربارۀ آن میدانیم. همکارانمان دربارۀ فیلم، کتاب، قیمت ارز، حملۀ نظامی آمریکا صحبت میکنند، سرمان را بالا و پایین میبریم، یعنی من هم دربارۀ آن میدانم.
این در صورتی است که آنها دربارۀ آن موضوع فقط نظرات کس دیگری را در یک شبکه اجتماعی خواندهاند و آن را بازگو میکنند، همانگونه که ما نیز چنین میکنیم. ما بهشکلی خطرناک به نوعی *کپیبرداری* از دانایی نزدیک میشویم، که در واقع الگوی جدید *نادانی* است. ما با *سواد مصنوعی* روبرو هستیم.
*تحلیل و تجویز راهبردی*:
رسانهها باعث شدهاند بهسرعت برق در معرض اخبار و بهسرعت باد در معرض تحلیل اخبار قرار بگیریم. محیط اطراف ما پر است از اخبار مغشوش، اعداد و ارقام گول زننده و حرفهای جهتدار. سه مساله این موضوع را تشدید میکند:
۱. حجم بالای اخبار و تحلیلها. اطلاعات بیشتر یعنی فرصت کمتر برای بررسی دقیق تر آنها.
۲. سبک زندگی شتابان: زندگی امروزی نسبت به 200 سال پیش بسیار چگالتر شده است. یعنی میزان رخدادهای کاری و ارتباطاتی در واحد زمان بیشتر شده است.
۳. سواد مصنوعی: نظرات ما از پرسهزدن در شبکههای اجتماعی سرچشمه میگیرند، نه مطالعۀ کتابها! *این کپیبرداری از دانایی، در واقع الگوی جدید نادانی است.*
به همین خاطر است که اخبار درست، غلط، شایعه و حقیقت در فضای مجازی تقریبا همارزشاند. چرا؟ چون ما فرصت نمیکنیم که درستی آن چه را که دریافت میکنیم، بررسی کنیم. بلافاصله آن را میخوانیم و احتمالا آن را برای دیگران فوروارد (ارسال) میکنیم و در گفتگوهای خانوادگی یا دوستانه یا کاریمان از آن اطلاعات استفاده میکنیم که نشان دهیم از زمانه عقب نیستیم.
*چه میتوان کرد؟*
۱. *تعلیق قضاوت*. نه باور کنید و نه رد کنید. زمانی که استدلال به نفع یا علیه آن گفته یا نوشته ندارید، نه ردش کنید و نه تأیید، قضاوت خود را معلق کنید تا زمان دریافت اطلاعات کافی برای قضاوت.
۲. در حالت *غیر طبیعی* قضاوت نکنید. مطالعات نشان دادهاند زمانی که افراد از آرامش فکری بیشتری برخوردارند، کیفیت قضاوتهای حرفهایشان افزایش مییابد. بنابراین زمانی که شتابزده، هیجانی، خسته و پریشان هستیم، کیفیت قضاوتهای ما افت میکند و قضاوتی که در زمان شتابزدگی میکنیم به اندازۀ قضاوت یک فرد مست [غیرعادی]، غیرقابل اتکاست.
۳. به ساختارهای مشکوک، حساس باشید. جملاتی که با فعل مجهول و بدون فاعل ساخته شدهاند، مانند: «گفته میشود…» یا «شنیدهها حاکی از آن است که…» و «یا بر اساس اخبار منتشر شده…» روشی برای پیچاندن شما هستند. در این ساختارها خبر وجود دارد. اما منبع خبر وجود ندارد.
۴. برای هر چه میخوانید یا میشنوید از خودتان بپرسید:
الف) آیا از منبع خبر/گزارش مطمئن هستم؟
ب) آیا شواهد تأییدکننده یا استدلالهای قانع کننده آورده شده، یا اینکه یک حرف به زبانهای مختلف تکرار شده؟
ج) آیا بین مقدمه و اطلاعات ارایه شده و نتایج رابطۀ منطقی وجود دارد؟
د) آیا تمام واقعیت بیان شده یا بخشی از واقعیت؟
۵. از چرا و کلمات هم خانواده استفاده کنید. آدمهای دقیق دائم میپرسند چرا؟ چرا کاندیدای ریاست جمهوری شما بهتر است؟ چه چیز باعث میشود که فکر کنید قیمت ارز بالا میرود؟ چطور به این نتیجه رسیدید؟
۶. در فلسفه منطق، فصلی وجود دارد به نام مغالطات. برای تقویت تفکر سنجشگرانه (انتقادی) بخش مغالطات را بخوانید تا با بیش از ۷۰ نوع مغالطه (=دامگاه اشتباه ذهنی) آشنا شوید.
۷. حضور در شبکههای اجتماعی مفید است. جریان آزاد اطلاعات در آن بسیار جذاب، مفید و غنیمت است. اما فراموش نکنیم که آنها نمیتوانند جایگزین کتاب و تفکر شوند.