آیا آنها در مکان واقع شده اند؟ یا ممکن است که خودمان باشند؟ به نظر، بهشت و جهنم دو وضعیت معنوی هستند که ما در زندگیمان تجربه میکنیم و به معضلهای معیشتی که در آن قرار میگیریم،مربوط میشوند.
بهشت درونی ما زمانی میشود که زندگی با عشق، شادی، امید و رضایت از خود بپرورانیم. زمانی که در کاری که دوست داریم موفقیتها را کسب کنیم، در روابط اجتماعی و معنوی با دیگران، یا حتی با انجام عملهای نیکو و خیرخواهانه مانند کمک به نیازمندان و نگهداری از محیط زیست، احساس رشد و خوشبختی بکنیم. به نوعی میتوانم بگویم که چه خوشبختی طبیعی و درونی را در زندگی خود تجربه میکنم، همان بهشت شخصیمان است.
از سوی دیگر، جهنم درونی ما وقتی بهوجود میآید که از خود عصبانیت، ترس، ناراحتی و پشیمانی پرورانیم. زمانی که احساس بیارزشی، هراس از شکست و اندوه خود را در زندگی پیشکش میکنیم. این وضعیت ناراحت کننده میتواند از روابط ناسالم، حاکمیت بدبختی و خودخواهی، گناهان و عملهای استبدادی خود و دیگران نشات بگیرد.
به همین دلیل است که برای تجربه بهشت و جلوگیری از رها شدن در جهنم، میتوانیم سعی کنیم در زندگیمان مفهومی مانند عشق، تواضع، مسئولیت پذیری و احساس مشارکت در تغذیه داشته باشیم.
در نهایت، بهشت و جهنم زندگی را درون خود داریم و ظاهراً مکان جسمانیای ندارند. آنها احساسات و وضعیتهای معنوی هستند که در برابر اعمال و انتخاب هایمان هستند.